چرا ما کتابخوان‌ها خوشبختیم؟

1

ارزان‌ترین لذت: کتاب از بسیاری از ابزارهای لذت دیگر که معمولاً مردم برای شادی دنبال آنها هستند (مانند مسکن، اتومبیل، سفر و غذا خوردن در رستوران‌های شیک) ارزان‌تر هستند. حتی رایگان در کتابخانه‌های شهر در دسترس همگان قرار دارند.

2

دسترس‌ترین لذت: به لطفِ کتاب‌های الکترونیکی و کتاب‌های صوتی موجود در اینترنت و انواع اپلیکیشین‌های کتابخوانی و کتاب‌شنوی (مانند فیدیبو، طاقچه و نوار) حتی بدون اینکه از جای خود تکان بخورید، به هزاران کتاب برای مطالعه دسترسی دارید.

همچنین در بیشتر زمان‌ها و مکان‌ها (حتی در دشوارترین موقعیت‌ها) با اندکی ذوق و تدبیر، می‌توانید از مطالعه لذت ببرید؛ برای مثال خواندن یک کتاب جیبی در یک مهمانی و جلسه تشریفاتیِ کسل‌کننده یا شنیدن یک پادکست در یک سفر طولانیِ خسته‌کننده.

3

وسیع‌ترین لذت: اقیانوس علم، ادبیات و یادگیری، آنقدر بی‌کران است که از گهواره تا گور، مطلب برای خواندن و لذت بردن در اختیار دارید.

4

عمیق‌ترین لذت: گاهی خواندن یک کتاب چنان لذتی به شما می‌دهد که با هیچ لذت در دنیا قیاس‌پذیر نیست؛ لذتی که چه بسا تا آخر عمر با شماست و هر زمان به یادش می‌افتید، لبخند رضایت بر لبتان نقش می‌بندد. غرق‌شدگی و تچان را (که راز خوشبختی معرفی می‌کنند) می‌توانید در عمیق‌ترین حالت، در هنگام مطالعه کتابی خواندنی احساس کنید.

5

کم‌ملال‌ترین لذت: تقریباً همه لذت‌های دنیا پس از تجربه یا پس از مدتی به ملال و دلزدگی و یا به امری عادی و معمولی تبدیل می‌شوند؛ نکته مهمی که در فلسفه رواقیون بر آن تأکید شده است. همچنین شوپنهاور معتقد است:

زندگی انسان بین «درد و رنج» و «ملال» در نوسان است. به این دلیل که تا وقتی چیزی را می‌خواهیم و نداریم، درد و رنج داریم. وقتی به دست می‌اوریم، ملالت برایمان ایجاد می‌شود. من اگر سخن او را که همه لذت‌ها بالاخره ملال انگیزند نپذیرم، ولی می‌توانم بپذیرم که اکثریت قریب به اتفاق لذّت‌ها ملال آورند.

اما برای عاشقان کتاب، خواندن مطالب و کتاب‌های جدید، همیشه تازگی و طراوت دارد. مصطفی ملکیان در مصاحبه‌ای بیان می‌کند، مطالعه و حقیقت‌طلبی در دو حوزه روان‌شناسی و اخلاق همیشه برایش لذت‌بخش است.

6

کم‌خطرترین لذت: ماهیت بسیاری از لذایذ جهان این گونه است که پس از مقداری مصرفِ بیشتر، خطراتی پدیدار می‌شود؛ مثلا مصرف بیشتر شیرینی و چربی، برای سلامتی مضر است. امّا کتاب خواندن بیشتر، نه تنها خطرناک‌ نیست بلکه لذت‌‌بخش‌تر و مفیدتر است (البته آستانه خاصی برای افراط در کتاب‌خواندنی وجود دارد که لازم نیست نگرانش باشیم، چون عموماً با این وضع کتابخوانی، بعید است به این آستانۀ خطرناک برسیم!)

7

لذت‌زاترین لذت: کتاب خواندن هم مسیری لذت‌بخش است، هم به اهداف لذت‌بخش منجر می‌شود و هم دروازه‌های جدید به حوزه‌های جدید لذت‌بخش به روی شما می‌گشاید. برای مثال، پس از لذت بردن از خواندن  چند کتاب مقدماتی درباره فلسفه کانت، با هدف آشنایی مقدماتی با فلسفه روح‌انگیز این فیلسوف، در مرحله بعد می‌توانید کتاب‌های شگفت‌انگیز خودِ کانت را بخوانید و از این سرچشمه زلال سیراب شوید.

8

متمایزترین لذت: کتابخوانی از اسکی کردن بر دامنه کوه‌های آلپ یا پرش از ارتفاع 25 هزار پایی، متفاوت‌تر نیست اما متمایزترین لذت است؛ چون اهالی کتاب، به‌ویژه در این روزگارِ شبکه‌های اجتماعی، کم‌تعداد هستند و بنابراین عادت به کتابخوانی می‌تواند یک شخص را در بین گروه بزرگی از افراد، متمایز کند و شانسش را برای کامیابی افزایش دهد. غیر از این، همین که شما خود را با جماعتی جاهل مقایسه می‌کنید احساس شادی و افتخار بهتان دست می‌دهد (البته دانستن بیشتر همزمان تواضع و فروتنی را نیز در شما بالا می‌برد).

9

مفیدترین لذت: بسیاری از لذت‌های جهان، فقط لذت هستند و بازده دیگری ندارند؛ مثلاً خوردن غذای خاص و خوشمزه در یک رستوران مجلل، همراه با لذتی است که در همان لحظات خوردن تجربه می‌کنید و عایدی دیگری در آینده در انتظارتان نیست. اما چقدر شگفت‌انگیز است لذت مطالعه، که در صورت یادگیری مطالب و مهارت‌های جدید، می‌‌تواند سرمایه‌گذاری بلندمدت نیز باشد.در واقع، کتابخون ها پرتجربه ان، بدون اینکه تجربه کرده باشن؛ دنیادیده‌ان، بدون اینکه دنیا را دیده باشن.

 

به قول مارتینز:

با یک کارت کتابخانه

بیش از گواهینامه‌‌ی رانندگی

می‌توانید به جلو حرکت کنید.

 

احتمالاً موارد بیشتری در ذهنتان هست که می‌توانید در بخش نظرات به فهرست بالا اضافه کنید.

البته برخی لذت کتابخوانی را با این استدلال که «دانستن درد و رنج می‌آورد»، زیر سؤال می‌برند. من در آینده در مطلبی جدا توضیح خواهم داد که از قضا دانستن با لذت فراوان همراه است.

حتی از کتابخوانی، لذت بالاتر نیز وجود دارد و آن نوشتن است؛ همان طور که لذتی بالاتر از شنیدن موسیقی، لذت نواختن ساز است. دلیل واضح است: هنگام نوشتن و نوازندگی شما می‌توانید آن احساس و لذتی که دوست دارید خودتان آزادانه برای خودتان خلق کنید اما هنگام مطالعه و شنیدن موسیقی باید منتظر باشید نویسنده یا آهنگساز احساس مورد نظر شما را خلق کند و حرف دل شما را بزند.
در خصوص لذت نوشتن در آینده خواهم نوشت اما تا آن موقع مطالب خواندنی شاهین کلانتری را در این خصوص از دست ندهید.

 

با سپاس – محسن صالحی کمرودی

 

لطفا این مطلب را نیز بخوانید:

دوست دارید مردم شما را چگونه ببینند؟

 

پست های مرتبط

3 دیدگاه در “چرا ما کتابخوان‌ها خوشبختیم؟”

  1. درود و عرض ادب
    لذت بردم از مطلب زیبایت ، هرچند لذتهای مطالعه کتاب انقدر زیادن که میشه چندین مورد دیگه هم به لیست بالا اضافه کرد … دوست داشتم بگم منم یکی از دوست داران کتاب هستم و همیشه کتاب میخونم و یکی از ساده ترین و پرمحتواترین لذتهایی که تو زندگیم دارم همین کتاب خوندنه … اما متاسفانه چون اکثر آدمای دوروبرمون اهل مطالعه نیستند نمیتونن این لذت رو درک و باور کنند …
    نوشتن که جای خود دارد … از نوشتن هم خیلی لذت میبرم اما متاسفانه نمیتونم حق مطلب رو درباره ی لذت نوشتن ادا کنم برا همین سکوت اختیار میکنم.

    شاد ، مانا و عاشق باشید …

    1. محسن

      سلام و ارادت
      از اینکه آدم‌های بافرهنگی همچون شما به وبلاگ بنده سر میزنن خوشحالم
      لطفا به اطرافیان توجه نکن و به نهضت کتابخوانی ادامه بده.
      دنیای نوشتن هم همچون اقیانوسی است که هر کس بر حسب وسع و توان خودش می‌تواند لذت ببرد، حتی یک قطره نوشیدن از این اقیانوس لذت بزرگی است

دیدگاه خود را بنویسید