دیشب یک کتاب میخوندم به اسم «شاد بودن کافی نیست». خوندن چنین کتابهایی برای من که اساس زندگیام رو بر شاد بودن و لذت بودن تعریف کردم (مثلا در این
دسته: اخلاق
بداههنویسی 8 بهمن 99
موضوع خاصی برای نوشتن ندارم، هر چه که اخیرا فکرم را مشغول کرده مینویسم و واینم بگم که اینها فکرهای خامی هست که بداهه به ذهنم میرسه و شاید چرت
فرازهایی از دو کتاب نادر ابراهیمی؛ ابن مشغله و ابوالمشاغل
در ادامه بخشهایی از این دو کتاب به شکل عکس تقدیم میشود(لطفا منتظر بمانید که عکسها باز شوند). برای بچهها کار کردن آرزوها؛ سربازان سپاه زندگی خود را خسته
بدبختی انسانها را از هم دور میکند (بریدهای از کتاب عروس نوشته آنتوان چخوف)
«آنان که رنجیده و آسیبدیدهاند، خودخواه، خشمگین، بیانصاف و نامتعادل و خشن و کمتر قادر به درک دیگر مردمان میشوند و به واقع احمق هستند. بدبختی، بیش از آن که
آیا تماشای فیلم خصوصی دیگران غیراخلاقی است؟
بعد از مصاحبه اخیر زهرا امیرابراهیمی، باز هم این بحث درگرفت که آیا تماشای فیلم خصوصی دیگران از نظر اخلاقی درست است یا غلط؟ در این میان برخی به خود
آیا چندهمسری غیراخلاقی است؟
اولا بگویم بنده خودم نه از چندهمسری خوشم میآید، نه طرفدار آن هستم و نه مروّج آن؛ ولی یاد گرفتهام که نمیتوانم امری را فقط به این بهانه که مطابق
چرا از رفتارهای زشت دیگران نباید ناراحت شویم؟
شاید بارها برایتان پیش آمده که فردی به شما بیاحترامی کرده، یا بیادبی و بیفرهنگی از خود نشان داده یا حقتان را ضایع کرده و شما خشمگین شدهاید و روزها
ماجرای مشارکت بنده در قتل یک گوسفند
بچه دهات بودم و بارها کشتن یک گوسفند را از نزدیک دیدم و حتی به عنوان دستیار در کشتار حضور داشتهام اما امروز اتفاق دیگری بود. در بچگی کشتن گوسفند
بزرگی انسانها، به بزرگی اهداف و پروژههای آنهاست
انسانهای کوچک پروژهها و اهدافی برای خود تعریف میکند که حداکثر پس از چند سال به سرانجام برسد (مثلا پایان رساندن دانشگاه یا خدمت سربازی). انسانهای متوسط پروژهها و اهدافی
«حقیقت نسبی است» و این گزاره خود حقیقتی نسبی است!
در عالم فلسفه از سنگینترین و پیچیدهترین بحثها بین طرفداران نسبیگرایی و مطلقگرایی هست. بهویژه این بحث خودش را در علم اخلاق نشون میده. مطلقگراها: یه سری احکام اخلاقی و
به جای خراب کردن انسانها، سیستمها را اصلاح کنید
کار ما این شده که هر روز سقوط اخلاقی یک انسان را جشن میگیریم؛ درختی میافتد و ما همه تبرزن میشویم! یک روز مهران مدیری، یک روز احسان علیخانی و
برای مبارزه با لقبپرستی ایرانیان چه کنیم؟
از آفتهای زندگی ایرانیان لقبپرستی است که خود باعث ایجاد دو آفت شخصیتپرستی و مدرکپرستی شده است. معروف است که ایرانیجماعت تلاش میکند هر طوری است حداقل یکی از القاب