با خط دفاع قلب تو درگیرم!

مطلبی در وبلاگ سیاهچال با عنوان «جام جهانی چشمانت» بهانۀ این نوشتار شد:

احتمالاً می‌خواستی آلمان باشم. منطقی. قوی. یک‌دست. اونی که همه مطمئنن قهرمانه. اونی که همه‌چیش همیشه کامله. تو از چیزای کامل خوشت میاد. از چیزایی که مو لا درزشون نمی‌ره. چیزایی که منطقی‌ن.

ولی به خواستن تو نیست. واسه همینه که من ایتالیام. یه سال قهرمانم. یه سال نیستم. با آمریکای نه نفره یک یک می‌شم، ولی یه کلّه بقیه رو می‌کوبم و تا فینال می‌رم. من همینقدر متضادم. همینقدر عجیبم. همینقدر بی حساب کتابم.

ولی هنوزم ایتالیام. هنوزم اگه بخوای، هنوزم اگه مال من باشی، با همه‌ی مسخره‌بازیام، بازم زورم به همه‌ی تیمای دیگه می‌رسه. حتی اگه آلمانِ همه‌چی‌تموم عزیزت باشن!

یادم میاد در دورانی که خیلی به آوانگارد بودن و تابوشکنی علاقه داشتم، در یک سخرانی در جمع دانشجویان و اساتید در تبریز این شعر عاشقانه فوتبالی را تقدیم به طرفداران تراکتورسازی کردم (اسم شاعر یادم رفته):

از خوردن گل‌های فریبت سیرم

با خط دفاع دفاع قلب تو درگیرم

بی‌واهمه حمله می‌‌کنم آخر سر

یک کارت قرمز از لبت می‌گیرم

یه بار هم، فوتبال و گل، دستمایه شوخی با یکی از رفقا شد:

دوستم اخیراً دختردار شده.

بهش پیام دادم: «شنیدم گل کاشتی! آیا به همین یک گل بسنده می‌کنی یا باید منتظر گل‌های بیشتری باشیم؟»

جواب داد: ترجیح میدم با این اوضاع اقتصادی، با روش دفاعی ایتالیا بازی کنم تا گل نخورم،‌ گل زدن پیش‌کش!

 

یه مطلب دیگه هم دارم که به فوتبال ربط داره، می‌تونید بخونید.

پست های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید