از یک جهت درست، از یک جهت غلط (به بهانه استقبال بحث‌انگیز از کریستیانو رونالدو)

این روزها بحث داغ فضای مجازی، استقبال گسترده و عجیب گروهی از مردم از رونالدو هست؛ بخصوص اون صحنه‌ای که جوون‌ها پشت اتوبوس می‌دوند.
میشه گفت همه این حرف‌هایی که زده میشه هم درسته هم غلط؛ از یک جهت درسته، از یک جهت غلط.


بعضی‌ها گفتند چرا باید مردم اینقدر عزت نفسشون پایین باشه که برای یک انسان دیگه این طور هیجانی رفتار کنند.

 این حرف از یک جهت درسته چون در یک نگاه کمال‌گرایانه، هر انسان باید ارزش خودش رو بدونه و به خاطر دیگران خودش رو کوچیک نکنه. از جهت دیگه غلطه‌، چون در نگاه واقع‌گرایانه، در جاهای دیگه جهان هم کم‌و‌بیش همینه و برخی از انسان‌ها به ویژه از قشر نوجوون در مواجهه با آدم‌های معروف همین طور هیجانی و ذوق‌زده رفتار می‌کنند.

بعضی‌ها گفتند این مردم که برای دیدن یک فوتبالیست این طور جمع میشن و تلاش می‌کنند، اگه برای تغییر وضع موجود کشور همین همت را داشته باشند، تغییرات بزرگی اتفاق می‌افته.

این حرف از یک جهت درسته چون در یک نگاه کمال‌گرایانه درست اینه که انسان‌ها نسبت به مسائل و مشکلات اجتماعی، به ویژه رنج‌های هم‌نوعان خودشون دغدغه خیلی بیشتری نسبت به امور سرگرمی و فوتبالی داشته باشند و برای تغییر وضعیت بد موجود همت کنند.

از یک جهت غلطه، چون اولا در نگاه واقع‌گرایانه، در جاهای دیگه جهان هم به جز یک اقلیت خاص، سایر مردم کم‌و‌بیش همه این رفتار رو دارند. ثانیا، رفتارهای مربوط به حوزه سرگرمی و ورزش اصلا قابل‌مقایسه با مسائل اجتماعی و سیاسی نیست، چون در اولی فقط بحث لذت مطرحه و انجامش شجاعت خاصی نمی‌خواد اما در دومی اغلب بحث هزینه مطرحه و خود افرادی که این انتقاد رو مطرح می‌کنند اغلب حاضر به پرداخت هزینه نیستند.

میشه حرف‌های دیگه رو همین طور بررسی کرد اما نتیجه کلی که میشه گرفت اینه که خیلی از اختلاف‌نظرهایی که ما داریم به خاطرشون تو سر و کله هم می‌کوبیم در واقع اختلاف نظر اساسی و تفاوت اساسی دیدگاه‌ها نیست بلکه هر کس داره از زاویه خودش و از جنبه‌ای خاص موضوع رو تحلیل میکنه. این نظرات به ظاهر مخالف میتونه در کنار همدیگه تصویر کامل‌تری از واقعیت به ما بده. فقط مهم اینه که بدونیم از چه زاویه‌ای، از چه جنبه‌ای و در چه سطحی موضوع رو بررسی می‌کنیم.

مثلا شما یک وقت داری درباره ارزش‌ها انسان‌ها به طور کلی بحث میکنی؛ از این نظر میتونی استدلال کنی که انسان‌هایی که دغدغه‌شون مسائل انسانی‌تر و متعالی‌تر هست ارزش بالاتری دارند. اما یک وقت داری مثلا فرهنگ مردم ایران رو با فرهنگ مردم بقیه کشورها مقایسه می‌کنی، در اینجا شاید نتونی رفتار گروهی از مردم در استقبال از اتوبوس رونالدو رو به فرهنگ پایین مردم ایران ربط بدی، چون رفتار مردم سایر کشورها هم تفاوت چشمگیری نداره.

دیدگاه خود را بنویسید