اولا بگویم بنده خودم نه از چندهمسری خوشم میآید، نه طرفدار آن هستم و نه مروّج آن؛ ولی یاد گرفتهام که نمیتوانم امری را فقط به این بهانه که مطابق سلیقه من نیست رد و محکوم کنم.
این را هم بگویم که با نظر دینی و شرعی هم کاری ندارم و در اینجا فقط از منظر اخلاق و حقوق راجع به این موضوع حرف میزنم.
از نظر اخلاقی، من تنها معیاری که برای بد شمردن کاری رو میشناسم، آزار و آسیب رساندن به دیگری است. در مورد چندهمسری، اگر این نوع رابطه با رضایت همه طرفهای رابطه شکل بگیرد (از روی فریب و اجبار نباشد)، خیانت به رابطههای دیگر محسوب نشود، آسیب و آزار جسمی و روحی به طرفین رابطه و فرزندان وارد نشود، دلیلی نداریم که چندهمسری را محکوم کنیم.
البته قبول دارم شرایط فوق بهسختی در رابطههای چندهمسری حاصل میشود و ریسک این نوع روابط بالاست و بنابراین نباید دیگران را به چنین روابطی تشویق کرد.
از نظر حقوقی نیز ملاک ما برای ممنوع کردن امری فقط باید تضییع حق عمومی باشد. قوانین باید طوری وضع شوند که حداکثر آزادی را برای انتخاب سبک زندگی افراد برقرار کنند. من فکر میکنم انتخاب چندهمسری یک امر خصوصی است که به خودی خود حقوق دیگران را ضایع نمیکند و نمیتوان آن را ممنوع کرد. البته حاکمیت و قانون، حق تشویق چنین روابطی را نیز ندارند.
خیلی از روابط رو میشه زیر این چتر آورد و فقط چند همسری نیست . روابطی مثل همجنس بازی، س[..] گروهی، چند شوهری حتی زنای با محارم هم میشه زیر این چتر آورد اگر هر دو راضی باشند و به قول شما حق عمومی ضایع نشه.
فواد عزیز اتفاقا من دوست داشتم نظر دوستمون رو در مورد چند شوهری با توجه به منطقی که فرمودند بپرسم که دیدم شما بسیار کاملتر این مساله رو مطرح فرمودید.
ممنونم از شما
سلام و ارادت. نظر نه تنها درباره چندهمسری بلکه درباره خیلی از مسائل دیگر باید چشمان را شست و جور دیگر دید. لطفا حالت مخالف را هم در نظر بگیرید: اگر ما نخواهیم تنها تضییع حقوق عمومی را ملاک ممنوعیت قرار دهیم باید خیلی از آزادیهای فردی مثلا آزادی پوشش و آزادی بیان را مخدوش کنیم.
سلام فواد جان. بله، بنده این معیار حفظ حق عمومی و آزار نرساندن به دیگری را برای قضاوت در خصوص سایر امور هم دارم اما با توجه به مصداق ها حکم هر کدام میتونه متفاوت باشه و باید موردی بررسی بشن.
درود به دوستان بزرگوارم
من با دیدگاه فواد کاملا موافقم … اگه مبنای بحث و پذیرش چنین مباحثی این باشه که حقی از کسی ضایع نشه و همه راضی باشن که ببخشید از این پس باید گاردمون رو به روی سایر چنین مباحثی نیز باز بذاریم چون به شخصه من هم معتقدم در همجنس بازی و سایر مسائل اینچنینی نیز حقی از کسی خورده نمیشه و به کسی ضرری تحمیل نخواهد شد …
اما آنچه که قابل تامل است این است که چنین مباحثی نتیجه رکود اثرگذاری سیاستهایی است که مدتهاست کارایی خود را از دست داده اند و در قالب تصمیماتی اشتباه به حیات خود ادامه میدهند …
سلام و ارادت. بله درست می فرمائید،برای آزادی بیشتر خودمون و دیگران چارهای نداریم در خیلی از مسائل گاردمون رو بازتر کنیم، فقط وقتی باید گاردمون رو ببنیدم امنیت خودمون و دیگران به خطر بیفته. البته نباید آنقدر از حفظ امنینت بترسیم که جامعه را بسته و امنیتی کنیم.