آغاز موفقیت به دلیل انتخابهای خوب اما استمرار آن، به علّت عادتهای خوب است.
انتخاب خوب از قاعده مارکز (یا منتسب به او) پیروی میکند: «تصمیمات کوچک را با عقلت و تصمیمات بزرگ را با دلت بگیر».
زیرا تصمیمات بزرگ که از دل برآیند لاجرم بر دلت مینشینند؛
باعث میشوند هم عاشق راه باشی و هم عاشق مقصد؛
باعث میشوند با شور و شوق عرق بریزی؛
باعث میشوند مانند پل سامئلسون (اقتصاددان بزرگ) یک عمر برای کاری پول بگیری که عاشقش هستی؛
باعث میشوند به توصیۀ استیو جابز عمل کنی:
«اگر خوشبختی را برای يک روز می خواهيد، به پيك نيك برويد؛
اگر خوشبختی را برای يک هفته می خواهيد، به تعطيلات برويد؛
اگر خوشبختی را برای يک ماه می خواهيد، ازدواج كنيد؛
اگر خوشبختی را برای يک سال می خواهيد، ثروت به ارث ببريد؛
اگر خوشبختی را برای يک عمر می خواهيد، ياد بگيريد كاری را كه انجام می دهيد دوست داشته باشيد.»
اما تصمیمات کوچک را، که برای رسیدن به انتخابهای بزرگ است، باید با عقل گرفت، آن هم بر مبنای عقلانیت عملی؛ یعنی انتخاب بهترین (پربازدهترین و کمخطرترین) راه، روش و ابزار برای دستیابی به اهداف عاشقانه.
وقتی انتخابها صحیح و اهداف و فعالیتها مشخص باشد، نوبت به استمرار کارهای تکراری کوچک اما صحیح، فرا میرسد. این تکرارها به عادت میانجامد.
استمرار عادتهای خوب (مانند سحرخیزی و قورت دادن قورباغه در ابتدای روز کاری) و پرهیز از عادتهای بد (مانند اتلاف وقت در شبکههای اجتماعی) و اعتماد به نفس و عزت نفس حاصل از مؤفقیتهای اولیه، مؤفقیت را به صورت تصاعدی بازتولید میکند.
در این خصوص در آینده بیشتر خواهم نوشت.