قضاوت کنیم یا نکنیم؟

این سوالی هست که در این سالها در جامعه ایرانی خیلی بحث‌برانگیز بوده.
جواب من اینه:
به قول شعبانعلی و همچنین دکتر مکری، قضاوت راجع به افراد که در هر حال اتفاق می‌افته؛ ظاهرا این تدبیری هست که تکامل به ما آموخته تا از خطرات پیشگیری کنیم و برخوردی با آدم‌ها داشته باشیم که احتمال بیشتری داره درست باشه. بخصوص وقتی اولین بار یک آدم را می‌بینیم مجبوریم که یک قضاوت سریع سرسری داشته باشیم تا رویکرد مناسبی برای مواجهه و رفتار با این آدم داشته باشیم. یهویی دیدی طرف قاتل بالفطره هست، در این صورت فقط اگر قدرت پیش‌بینی سریع داشته باشی میتونی زودتر فلنگ را ببندی!
اما مشکلی که پیش میاد اینه که قضاوت شتابزده ما شاید اشتباه باشه. راهش اینه که ما قضاوت خودمون مثل یک مثل فرضیه ببینم نه یک گزاره قطعی؛ یعنی آماده باشیم که اگر شواهدی در نقض قضاوت اولیه پیدا کردیم، قضاوت‌مون را اصلاح کنیم.

البته باید مراقب باشیم دچار خطای تایید نشیم یعنی فقط به شواهدی که در تایید قضاوت اولیه ماست ارزش ندیم!
به بیان دیگه، در هنگام قضاوت کردن راجع به آدم‌ها خودمون را خدا یا قاضی نبینیم بلکه مثل یک محقق اخلاق‌مدار ببنیم که تلاش میکنه هر چی بیشتر بر اساس حقیقت راجع به آدم‌ها قضاوت کنه و بر اساس مصلحت با اونها رفتار کنه (هم مصلحت خودش و هم مصلحت طرف مقابل).

پست های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید