تمایل به دیده شدن به خودی خود عیب نیست؛
فقط تفاوت است بین آنکه می خواهد ظرف آشیزخانه اش دیده شود با آنکه می خواهد ظرفیت وجودیاش؛
آنکه می خواهد باسنش، آنکه می خواهد قلمش؛
آنکه رژ لبش، آنکه آخرین اثرش؛
آنکه داراییاش، آنکه داناییاش.
آن یکی وقتش در شبکههای مجازی هدر میرود، این یکی وقتش در خلوت تنهایی گوهر میشود.
یکی میخواهد بودنش تأیید شود، یکی میخواهد شدنش تصدیق شود.
یکی دنبال تفاوت، یکی دنبال تمایز.
یکی اهل تفاخر، یکی اهل تکامل.
البته و صد البته، بزرگانی هم هستند که از فعل دیده شدن عبور کردند و به فعل دیدن رسیدند.
آنها به جای انتظار منفعلانۀ دیدن دیگران، در پی دیدن و فهمیدن جهان هستند تا به بصیرت و فضیلت برسند.
آنها سراپا چشم شدند تا ببیند و سراپا گوش شدند تا بشنوند و سراپا عقل شدند تا درک کنند.
نگاه شما
شما هم توانید برای تعیین استراتژی زندگی خود، با قالب زیر تمایز خود را با دیگران اعلام کنید:
آنکه می خواهد … با آنکه می خواهد …. .
لطفا این مطلب را هم بخوانید:
آنکه می خواهد دیگران او را به جایی برسانند با آنکه خود میخواهد به جایی برسد.
اینم خطکشی خوبیه؛ خط کشی میان استقلال و وابستگی.
آنکه می خواهد جنس اصل را از جنس تقلبی به مردم نشان دهد با آنکه می خواهد خودش را به زور به دیگران اصل نشان دهد،
اصل مجبور است که فریاد کند تا متقلب آشکارشود.
دقیقا همین طور است؛ باید اصیل بود و جعلیها را آشکار کرد.
خوشابه حال آن بزرگانی که از فعل دیده شدن عبور کردندوبه فعل دیدن رسيدند.به نظرم مقام سکوت بهترین تعبير برای آنان است.
دقیقا همین طور است.