این روزها بار دیگر گروهی زیادی از مردم در شبکههای اجتماعی با دعوت علی کریمی در تحریم کالاهای گرانشده همراه شدهاند.
احساس مسئولیت و کنشگر بودن در قبال مسائل اجتماعی تحسینبرانگیز است و مشارکت سیلیریتیها در پویشهای مثبت اجتماعی میتواند مفید و کارساز باشد اما اگر یک جنبش اجتماعی با بینش و دانش همراه نباشد، تنها موحب سرخوردگی جامعه و تضعیف سرمایه اجتماعی میشود. بنابراین محبوبیت سلبریتیها و مسئولیتپذیری شهروندان فقط در کنار نظرات کارشناسی متخصصان میتواند به موفقیت منجر شود.
تجربه شکست تحریم خرید کالا را در ماجرای تحریم خودرو دیدیم که تنها نتیجهاش این بود که مردم همدیگر را به متحد نبودن و خودخواهی متهم میکردند!
چنین کمپینهایی، تقلید از رفتار شهروندان کشورهای غربی است که به وقت گران شدن یک کالا تا زمان ارزان شدن آن، از خرید پرهیز میکنند؛ اما به تفاوت شرایط ایران و این کشورها توجه نمیشود.
اول اینکه، فقط در بازار رقابتی، فروشنده از ترس کاهش فروش، در واکنش به کاهش تقاضا، مجبور میشود قیمتها را پایین بیاورد؛ وگرنه انحصارگری مثل ایرانخودرو راههای مختلفی، غیر از کاهش قیمت، در مواجهه با کاهش تقاضا دارد.
یک راه این است که کاهش فروش را از طریق کاهش مقدار تولید و افزایش قیمت جبران کند. به هر حال در متحدترین جوامع، به علت تفاوت ترجیحات و نیازها، گروهی هستند که از تصمیم جمع پیروی نمیکنند و حتی با قیمت بالاتر، کالا را تهیه میکنند.
در این شرایط اگر کاهش تولید طولانیمدت باشد، تنها پیامد عدم تقاضا این است که شماری کارگر (از قشر ضعیف جامعه) بیکار میشوند. حتی آن کسانی که بر خلاف خواست جامعه، با قیمت بالاتر کالاها خریدند ضربه چندانی متحمل نمیشوند، چون احتمالاً از قشر مرفهتر جامعه هستند یا در آینده با قیمت بالاتر سود میبرند.
راه دیگر، با توجه به فاسدناپذیر بودن کالاها، انبار کردن آنهاست تا پس از شکست کمپین، وقت فروش فرا برسد؛ زیرا بعید است همه برای همیشه، با کمپین همراه باشند. راههای دیگری مانند افزایش صادرات به کشورهای همرده و پایینتر از ایران نیز وجود دارد.
جای تعجب است که برخی اقتصادخواندهها نیز (البته در سطح مبتدی) مدافع چنین حرکاتی هستند، چون در سطوح پایهایِ اقتصاد خواندهاند که طبق قانون تقاضا بین قیمت و تقاضا رابطه معکوس وجود دارد و بنابراین منطقی است که پس از افزایش قیمت، مردم تقاضای خود را کاهش دهند؛ تخطی مردم از این قاعدۀ کتابی را عجیب بودن رفتار ایرانیها میدانند!
اما توجه نمیشود که این رابطه در شرایط «ثبات سایر عوامل» برقرار است اما وقتی عاملی مثل نااطمینانی ظهور میکند، ممکن است حتی پس از افزایش قیمت، انتخاب بهتر، خرید بیشتر کالا باشد، چون بیم آن میرود در آینده، کمبودی به وجود بیاید یا قیمت باز هم افزایش یابد.
البته رفتار شتابآلود و احساسی مردم در این گونه موارد، بر آتش نااطمینانی میدمد و بعد از مدتی دودش به چشم مردم معمولی و پولش به جیب دلالان میرود.
بنابراین علت اصلی اتفاقاتی که این روزها، بهویژه در بازار سکه و ارز میگذرد، نااطمینانی است و راه اصلی آن برقراری آرامش (به ویژه در عرصه سیاست) است و بیشرین نقش را در این راه، سیاستمداران و سیاستگذاران دارند؛ بهویژه باید اعتماد بین مردم و دولت تقویت شود.
بازیگران اصلی در این ماجرا غیر از حاکمیت، فراریان از نااطمینانی هستند که برای حفظ ارزش دارایی خود، سکه و ارز و طلا و مسکن میخرند و بهعلاوه کاسبان نااطمینانی که با سوداگری سود میبرند. بنابراین بخشی از مردم نقش خاصی نمیتوانند ایفا کنند که بخواهیم چیزی را تحریم کنند.
توصیه به کاسبان نااطمینانی که فایدهای ندارد، چرا که آنها بیش از همه فکر جیب خود هستند اما به فراریان از نااطمینانی باید گفت اسیر بازی دلالان نشوند و وارد مارپیچ نااطمینانی و تورم نشوند، چون خرید بیشتر در این شرایط، فقط برای مدت کوتاهی داراییشان را حفظ میکند اما در بلندمدت دمیدن بر این آتش ترس و نااطمینانی، موجب تورم بیشتر و از دست رفتن ارزش داراییهایشان خواهد شد.
البته این احتمال هست که با ادامه یافتن روند فعلی، روزهای بدتری برای اقتصاد ایران رخ دهد اما پیشواز رفتن روزهای بد نیامده و همراه شدن با التهابآفرینی، آن هم به صورت جمعی، منطقی نیست!
لذا حرکاتهای اجتماعی برای مبارزه با تورم، اولاً باید با حفظ آرامش، اصحاب قدرت را مجاب کند که احساس اطمینان، اعتماد و امینت را هر چه بیشتر به جامعه برگردانند و قوانین را به نحوی اصلاح کنند که فرصت عرض اندام رانتبازان، فاسدان و دلالان نباشد (توجه شود که بگیرببندهای چند نفر، در حالی که بستر مناسبی برای کارهای آنان فراهم است، فایدهای ندارد).
ثانیاً قشر متوسط و مرفه را توجیه کند که راه حفظ ارزش داراییاش، آتشبیار شدن معرکۀ دلالان و کاسبان تورم و نااطمینانی نیست و بهتر است مدّت کوتاهی از خرید اجتناب کنند تا آبها از آسیاب بیفتد.
هدف این کمپینها نباید کاهش تورم و قیمتها باشد، چون علت اصلی افزایش تورم، شیطنت چند شخص یا یک گروه خاص نیست که با یک کمپین مهار شود؛ بلکه هدف باید حفظ آرامش و اتحاد جمعی، برای عبور از دشواریها باشد.
** کارتون از رضا باقری شریف