قهر با خود مهمترین و عجیبترین قهر در جهان قهر با خوده که در شکل شدیدش افسردگی هست و در شکل خفیف و متداولش بیحوصلگی. بیحوصلگی یعنی حال و حالتی
دسته: ادبیات
زندگی در روستا: درباره حمامهای قدیمی (تنشرون)
در دوران خردسالی، مادربزرگم یکی دو بار مرا با خود به حمام خانهشان در روستا برد که به آن تَشِرون یا تنشرون (تنشوران) میگفتند. در انتهای خانه دخمه تاریکی وجود
کشکول 9 اسفند 99- چند شعر از شهریار، صفاری، یاغیتبار و ماندلشتام
برای صبا از شهریار: ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی تو که آتشکده عشق و محبت بودی چه
کشکول 20 بهمن 99 : از قائم مقام فراهانی تا ولادیمیر مایاکوفسکی
من قبلا سلسلهمطالبی به اسم بداههنویسی رو معرفی کردم که فلسفهاش اینه که شما بداهه هر چی به ذهنت میاد بنویسی و درگیر سوژه نشی. یک سری مطلب هم به
پراکندهنویسی 19بهمن 99: شب خوبیه برای ذاتالریه گرفتن!
من قبلا سلسلهمطالبی به اسم بداههنویسی رو معرفی کردم که فلسفهاش اینه که شما بداهه هر چی به ذهنت میاد بنویسی و درگیر سوژه نشی. یک سری مطلب هم به
فعل حرام
هم دیدن داری هم شنیدن هم بوییدن هم عشق ورزیدن هم… همه افعال جهان را با تو میتوان صرف کرد.
فرازهایی از دو کتاب نادر ابراهیمی؛ ابن مشغله و ابوالمشاغل
در ادامه بخشهایی از این دو کتاب به شکل عکس تقدیم میشود(لطفا منتظر بمانید که عکسها باز شوند). برای بچهها کار کردن آرزوها؛ سربازان سپاه زندگی خود را خسته
بدبختی انسانها را از هم دور میکند (بریدهای از کتاب عروس نوشته آنتوان چخوف)
«آنان که رنجیده و آسیبدیدهاند، خودخواه، خشمگین، بیانصاف و نامتعادل و خشن و کمتر قادر به درک دیگر مردمان میشوند و به واقع احمق هستند. بدبختی، بیش از آن که
دارالمجانین نوشتهی محمدعلی جمالزاده
بریدههایی از این کتاب خواندنی را اینجا میذارم (تیترها از خودم): پول دین میآورد! بلقیس عشق کاغذ عشق خسیس فکر کردن زیاد
به دشمنم فرصت میدهم!
به دشمنم فرصت میدهم؛ تا همه رذیلتهایش را از اعماق ذات کثیفش قی کند! به او لطف میکنم؛ تا همه پستیهایش را رو کند! همه خباثتهایش را برملا کند! همه