به درد عشق تو مهپاره مبتلا شدهام
دچار وسوسه و فتنه و بلا شدهام
برای این که توجه کنی به عاشق خود
دو هفته است که آرتیست سینما شدهام
ز درس خویش عقب ماندم و شدم مردود
ز غم چو کاغذ دفترچه ی تو «تا» شدهام
ز بسکه ناله کنان در پی تو می آیم
گمان برند خلایق که من گدا شدهام
برای اینکه مرتب رخ تو را بینم
لبوفروش سر کوچه شما شدهام!