عشق محصل (شعری طنز از عمران صلاحی)

به درد عشق تو مهپاره مبتلا شده‌ام

دچار وسوسه و فتنه و بلا شده‌ام

براي اين که توجه کني به عاشق خود

دو هفته است که آرتيست سينما شده‌ام

ز درس خويش عقب ماندم و شدم مردود

ز غم چو کاغذ دفترچه ي تو «تا» شده‌ام

ز بسکه ناله کنان در پي تو مي آيم

گمان برند خلايق که من گدا شده‌ام

براي اينکه مرتب رخ تو را بينم

لبوفروش سر کوچه شما شده‌ام!

 

پست های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید