برای مبارزه با لقب‌پرستی ایرانیان چه کنیم؟

از آفت‌های زندگی ایرانیان لقب‌پرستی است که خود باعث ایجاد دو آفت شخصیت‌پرستی و مدرک‌پرستی شده است.

معروف است که ایرانی‌جماعت تلاش می‌کند هر طوری است حداقل یکی از القاب مانند حاجی، سید، مهندس، دکتر، حجت‌الاسلام، استاد، رئیس، مدیر و نظایر اینها برای خود دست و پا کند!

در این خصوص، شعر طنز زیبای دکتر اسماعیل امینی با عنوان دکتربازی خواندنی است:

خاک ایران یکسر از دکتر پر است

هر که دکتر نیست، نانش آجر است

ملک ایران سرزمین دکتران

این قدر دکتر نباشد در جهان

شهر دکتر، کوچه دکتر، باغ دک!

کبک دکتر، فنچ دکتر، زاغ دک!

عابران هر خیابان دکترند

دانه های برف و باران دکترند

هم وزیران، هم مدیران دکترند

بیشتر از نصف ایران دکترند

هر که پستی دارد اینجا دکتر است

دیپلم ردی است، اما دکتر است

هر که شد محبوب از ما بهتران

هر که شد منسوب بالا دکتر است

هر که رد شد از در دانشکده

یا گرفته دکتری، یا دکتر است

شعر نو مدیون دکترها بود

تو ندانستی که نیما دکتر است؟

شاعر تیتراژهامان دکتر است

مجری اخبار سیما دکتر است

آن که مثل آفتاب نیمه شب

سر زد از صندوق آرا دکتر است…

 

برای مبارزه فرهنگی با لقب‌پرستی پیشنهاد می‌شود:

1- در خطاب قرار دادن افراد تا حد ممکن از القاب استفاده نکنید.

2- اگر صاحب لقب یا القابی هستید از دیگران بخواهید شما را تنها با اسم کوچک یا اسم فامیل صدا کنند.

3- القاب مختلف را به وفور برای افرادی که به‌روشنی فاقد این القاب هستند به کار ببرید تا این القاب بی‌ارزش شوند!

4- افراد را بر اساس میزان برخورداری از ازرش‌های اخلاقی و معنوی و شایستگی‌هایی که در عمل از خود نشان می‌دهند ارزش‌گذاری کنید نه بر اساس کم و کیف القابی که پس و پیش اسم خود یدک می‌کشند.

5- بیشتر، با دیدار و مصاحبه حضوری عیار افراد را بسنجید، تا بر اساس روزمه و القابی که دیگران به فرد می‌دهند. البته مصاحبه حضوری بدون دانش و تخصص کافی گمراه‌کننده خواهد بود.

پست های مرتبط

یک دیدگاه در “برای مبارزه با لقب‌پرستی ایرانیان چه کنیم؟”

دیدگاه خود را بنویسید