مغالطه تخصص‌گرایی و راه‌ مقابله با آن

سال‌های دور با دو تا از اقوام رفتیم پیش «استاد» سه‌تارشون.

اون موقع من چند سالی بود که سه تار کار می‌کردم؛ حرفه ای نبودم اما می‌تونستم تا حد زیادی فرق سه تار خوب و بد رو تشخیص بدم.

من به استاد گفتم: این سه‌تاری که به اقوام ما دادید اینقدرها نمی ارزه. او بر آشفته شد و برای حمله به من گفت: تو اصلا میدونی سه‌تار چطوری ساخته میشه؟

جواب دادم من اصلا کاری به نحوه ساختن ساز ندارم، نهایتا هر طوری که ساخته باشند نتیجه کار در صدای ساز خودش رو نشون میده. اما ایشون با توسل به مغلطه «تخصص گرایی» (اسم از خودم) و به بهونه اینکه من تخصصی در این زمینه ساختن سه‌تار ندارم به من حمله می‌کرد.

سال‌ها بعد با اندیشه پراگماتیسم یا عمل‌گرایی آشنا شدم که میگه:

شما برای قضاوت درباره خوب یا بد بودن یک مکتب فکری/اندیشه/دین/حکومت/ ایده/ فعالیت/تخصص/حرفه/سیاست/سازمان لازم نیست جزئیات تخصصی مربوط به اونها رو بدونید یا راجع به حقانیت و درست بودن و مطابق با حقیقت بودن اونها بحث کنید بلکه کافی است شما نتیجه/خروجی/پیامد/آثار اجرا و تحقق اونها رو قضاوت کنید.

اگر این نتایح یا خروجی مطابق با ارزش‌های بنیادی مورد اجماع (مثل آزادی، رفاه، صلح، شادی، لذت، کاهش درد و رنج، زیبایی،‌ کارآمدی، بهره‌وری) بود نمره قبولی می‌گیرند در غیر این صورت رد میشن.

برای مثال شما می‌خواهید قضاوت کنید عملکرد یک پزشک برای درمان شما خوب بوده یا نه (نمی‌خواهید نظر کلی راجع به دانش این پزشک بدید بلکه مثلا میخواهید تصمیم بگیرید باهاش درمان رو ادامه بدید یا نه؟)
لازم نیست که تخصص پزشکی داشته باشید، اگه کارش خوب بوده باشه باید بعد از گذشت مدت زمان کافی، وضع سلامتی شما بهتر شده باشه یا حداقل بدتر نشده باشه (مگر در مواردی که بیماری سخت و غیرقابل‌درمان داشته باشیم).
اگه این پزشک به جای توضیح علت بدتر شدن سلامتی شما، شما را از هر گونه قضاوت در مورد کارش منع کنه به این بهانه که تخصص ندارید، داره به مغلطه تخصص‌‌گرایی متوسل میشه.

یا مثلا شما میخواهید راجع به عملکرد اقتصادی یک دولت قضاوت کنید. درسته اقتصاد بلد نیستید اما بعد از چهار سال بالاخره باید وضع اقتصادی شما مقداری بهتر شده باشه مثلا درآمدتون بیشتر شده باشه، تورم کمتر شده باشه و …

منی که دانشجوی اقتصاد هستم اگه می‌بینم شما داری اشتباه میکنی نباید بیام بگم «تو تخصصی نداری چون از سیاست‌های پولی و مالی سر در نمیاری و حق اظهارنظر نداری» بلکه باید بیام از روی همون خروجی‌های اقتصادی و نتایج عملکرد اقتصادی که مورداجماع هست مثل رشد اقتصادی،نرخ بیکاری، درآمد،‌ تورم، امکانات رفاهی و … بهت بفهونم که همه داستان رو ندیدی،‌ مثلا میتونم بهت بگم: درسته درآمدت زیاد شده اما این به خاطر افزایش یارانه بوده و این افزایش درآمد پایدار نیست و …

پست های مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید